جالب انگیز بچه سراب چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:, :: 18:22 :: نويسنده : مهدی
چهار شنبه 4 دی 1392برچسب:, :: 18:18 :: نويسنده : مهدی
چهار شنبه 4 دی 1398برچسب:, :: 18:7 :: نويسنده : مهدی
از دیرباز و در همه جهان زندگی خصوصی ورزشکاران مشهور به خصوص فوتبالیست ها مورد اهمیت رسانه ها و مردم بوده. این مسئله در ایران نیز صدق می کند و خیلی از مردم دوست دارند از رخدادهای زندگی ورزشکاران مورد علاقه خود مطلع شوند.
در ادامه به ماشین برخی بازیکنان و مربیان مشهور اشاره ای می کنیم: محسن بنگر:
مجتبی جباری: مهدی رحمتی: مهدی رحمتی:
محمدرضا خلعتبری: کریم باقری: رضا عنایتی: منبع: مشرق نیوز
سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:47 :: نويسنده : مهدی
زندگی نخستین آوازهای او در مجموعه گلها به کارهای او اعتبار بخشید و او را به خواننده ای محبوب در دهه های چهل و پنجاه بین مردم بدل ساخت و به علاوه راه را برای ورود خواهر بزرگترش، هایده به عالم خوانندگی نیز باز کرد. دوره خوانندگی شروع کار مهستی در سن 17 سالگی برنامهٔ گلها برنامه شماره 420 و با خواندن ترانهای به نام آن که دلم را برده خدایا ساختهٔ بیژن ترقی در سبک موسیقی کلاسیک ایرانی بودهاست . اما پس از طی زمان و همراه با گرایش عمومی برای موسیقی پاپ بخصوص در دوران پس از انقلاب اسلامی ایران آهنگهایی نیز در این سبک اجرا نمود. درگذشت و خاکسپاری بعد از چهار سال بیماری سرطان کلون (سرطان روده بزرگ)وی در روز دوشنبه چهارم تیر ماه در سنتا روزا ی کالیفرنیا ی شمالی در ساعات اولیه روز ۷:۵۲ صبح مورخ ۴/تیر/۱۳۸۶ خورشیدی و بر اثر سرطان روده بزرگ دار فانی را وداع گفت. پس انتقال پیکر او،در گورستانی در لس آنجلس شهر وست وود در کنار مزار خواهر خود هایده و مادرشان به خاک سپرده شد وهزاران نفر و از جمله هنرمندان برجسته ایرانی مقیم خارج از کشور و جمشید دلشاد نخستین شهر دار ایرانی در ایالت کالیفرنیا در مراسم خاکسپاری وی شرکت کردند.مراسم تشییع پیکر مهستی به طور زنده،از شبکه تلویزیونی طپش پوشش داده شده بود. آلبومشناسی با گروه کثیری از ترانهسازان ایرانی در سبکهای گوناگون، از پرویز یاحقی و علی تجویدی و اسدالله ملک گرفته تا انوشیروان روحانی، صادق نجوکی، محمدحیدری و منوچهر چشمآذرو با ترانه سرایانی چون بیژن ترقی، تورج نگهبان،لیلا کسری(هدیه)، هما میرافشار، همایون هشیارنژاد و ژاکلین همکاری داشت. بیشتر کارهای او در حدود ۶۰ اثر ازجهانبخش پازوکی است. در اواخر و آلبوم آخر (از خدا خواسته) نیز شادمهر عقیلی عهدهدار موسیقی و مطالبي ديگر درباره هايده و مهستي هایده و مهستی در کاخ سعد آباد بزرگ شدند گويی نام می تواند تعيين کننده کيفيت صدای او بشود! هايده از سال 1345 فراگيری موسيقی و آوازخوانی را نزد موسيقيدان معروف علی تجويدی آغاز کرد. تجويدی در ميان آهنگسازان ايرانی، معروف شده است به کاشف صداهای ناب! البته صدا ها را کشف کرده، پرورش داده، معرفی کرده، ولی چند صباحی نگذشته که آن ها را از دست داده است. يا خودشان به راه ديگر، غالبا راه کاباره، رفته اند و يا رنود آنها را از او به غنيمت گرفته اند. هايده به گمان از آخرين کشفيات درخشان تجويدی باشد. شانسی که هايده آورده، اين بوده که تجويدی آهنگ تازه ای را در مخالف سه گاه و در پيوند با شعری برانگيزاننده از رهی معيری آماده اجرا داشته است. اين ترانه با زير و بالاهايی که دارد، معرف دقيقی برای صدای گسترده و پر توان هايده شده و صدای هايده نيز متقابلا ترانه تجويدی - معيری را تاثير بيشتر بخشيده است. استاد تجويدی در گفتگويی گفت: آزاده را هيچ خواننده ديگری نمی توانست چون هايده با چنين وسعت صدايی بخواند ... هايده با خواندن اين ترانه و چند ترانه ديگر که من به او دادم، توانست تحولی در ترانه خوانی و آواز خوانی ايجاد کند و تاثيرات تازه ای در موسيقی سنتی به وجود بياورد. مهستی خواننده ترانه « راز خلقت » ساخته ی انوشیروان روحانی بر روی شعر معینی کرمانشاهی و اجرای بزرگ دسته کر بود. این تصنیف شور انگیز ترین ترانه ی سال لقب گرفت و محبوب ترین ترانه شد تا آنجا که رقم فروش صحفه ی آن به بیش از صد وپنجاه هزار عدد رسید که تا آن زمان این رقم فروش سابقه نداشت. شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 15:34 :: نويسنده : مهدی
شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 15:30 :: نويسنده : مهدی
شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 15:24 :: نويسنده : مهدی
شنبه 31 فروردين 1392برچسب:, :: 15:11 :: نويسنده : مهدی
نام : سکينه دده بالا
هايده در سال 1321 هجري شمسي در يکي از روستاهاي کرمانشاه بدنيا آمد. وي کارش را در راديو با برنامه گلهاي رنگارنگ آغاز کرد و از همان اوايل نام خود را در شناسنامه موسيقي ايران به ثبت رسانيد. هايده به گفته بسياري داراي يکي از بهترين صداهاي تاريخ موسيقي ايران بود. زنده ياد هايده در 7 شهريور 1357 مانند بسياري از هنرمندان ديگر وطن را به قصد لندن ترک کرد و پس از مدتي به آمريکا رفت و کار هنري خويش را در آنجا ادامه داد..............تا اينکه در سي دي سال 1368 با اينکه هنوز بيش از 47 بهار از عمرش نگذشته بود در آمريکا بر اثر سکته قلبي ديده از جهان فرو بست و دوستداران خويش را در غم و اندوه فرو برد. پيکر هايده در مراسمي باشکوه و با حضور هنرمندان زيادي در آمريکا به خاک سپرده شد. بانو هايده درمصاحبه اي که حدود سه چهار سال قبل از درگذشتش با او انجام شده بود تلخ ترين خاطره اش را چنين بيان ميکند: از زبان خود هايده: تلخ ترين خاطره من اينه که آهنگي از جهانبخش پازوکي به من پيشنهاد شده بود بخونم که ترجيع بند آن اينه: من خودم رفتني ام من بشدت به پازوکي پافشاري ميکردم که من اين آهنگ رو نميخونم نميدونم چرا دلشوره عجيبي داشتم چون ميخواستم به مسافرت اروپا بيايم و فکر حادثه اي مرا تعقيب ميکرد.فکر ميکردم شايد بيماري اي تصادفي چيزي باعث شود که من برنگردم به ايران و هيچ وقت فکر نميکردم همچين حادثه اي اتفاق بيافتد و من تا امروز يعني 6 سال نتوانم وطنم را ببينم. به هر صورت با ناراحتي خيلي شديد رفتم روي صحنه و اونو اجرا کردم. 7 شهريور ايران را به قصد لندن ترک کردم و نميتونم براتون توجيح کنم که حالت من در اون ساعت و اون لحظه چه بود. ولي اميدي است که مرا نگه ميدارد که باز بتوانم ايرانم را ببينم وبه آغوش هموطنانم برگردم. در سال هاي پس از انقلاب، ميان 1360 و 1368 و شايد به سبب ترانه هاي غميادانه (نوستالژيک) وطني که مي خواند، روز به روز بر شمار طرفدارانش در بيرون از ايران افزوده مي شد، هر چند که در خود ايران نامش حتي از فهرست کتاب هاي مرجع زدوده شده بود. از همين روي براي يافتن زندگينامه دقيق او سر در هر منبع موسيقائي فرو برديم که در اين سال هاي اخير تعدادشان نيز زياد شده است. چيز دندان گيري نصيب مان نشد. مثلا زاد روزش و زندگي پيش از خوانندگي اش را در اين منابع نيافتيم، ولي در همه آن ها به "تحقير" و تکرار آمده که نام اصلي اش "سکينه دده بالا" بوده است. گويي نام مي تواند تعيين کننده کيفيت صداي او بشود! هايده از سال 1345 فراگيري موسيقي و آوازخواني را نزد موسيقيدان معروف علي تجويدي آغاز کرد. تجويدي در ميان آهنگسازان ايراني، معروف شده است به "کاشف صداهاي ناب"! البته صدا ها راکشف کرده، پرورش داده، معرفي کرده، ولي چند صباحي نگذشته که آن ها را از دست داده است. يا خودشان به راه ديگر، غالبا راه کاباره، رفته اند و يا "رنود" آنها را از او به غنيمت گرفته اند. هايده به گمان از آخرين کشفيات درخشان تجويدي باشد. شانسي که هايده آورده، اين بوده که تجويدي آهنگ تازه اي را در "مخالف سه گاه" و در پيوند با شعري برانگيزاننده از "رهي معيري" آماده اجرا داشته است. اين ترانه با زير و بالاهايي که دارد، معرف دقيقي براي صداي گسترده و پر توان هايده شده و صداي هايده نيز متقابلا ترانه "تجويدي - معيري" را تاثير بيشتر بخشيده است. متن اين ترانه که "آزاده" نام دارد، آخرين کار موسيقائي " رهي معيري" است که در تب بيماري آن را سروده و کمتر در يک سال پس از آن، در آبان ماه سال 1347 درگذشت. ترانه آزاده با صداي هايده، آهنگ از علي تجويدي با شعر رهي معيري تجويدي خود در يک گفتگوي راديويي در شرح ساخت و پرداخت "آزاده" گفته است که رهي پس از آن که نيمي از ترانه را ساخنه، بيمار شده و بر اساس حالاتي که به خاطر آن کسالت در وجودش بوده، بقيه را با سوز و حال بيشتري تمام کرده است. ترانه نشان مي دهد که رهي، در بستر مرگ به تنها چيزي که برايش باقي مانده بود، مي نازيده است به آزادگي: - "يارب چو من افتاده اي کو؟ / افتاده آزاده اي کو؟/ تا رفته از جانم برون، سوداي هستي/ آزاده ام، آزاده از غوغاي هستي/ گلبانگ مستي آفرين/ هم چون رهي سر دادهام من/ مرغ شباهنگم ولي/ در دام غم افتاده ام من/ خندان لب و خونين مگير/ مانند جام بادهام/ آزاده ام من!..." تجويدي در گفتگويي که با او داشتم گفت: "آزاده را هيچ خواننده ديگري نمي توانست چون هايده با چنين وسعت صدايي بخواند ... هايده با خواندن اين ترانه و چند ترانه ديگر که من به او دادم، توانست تحولي در ترانه خواني و آواز خواني ايجاد کند و تاثيرات تازه اي در موسيقي سنتي به وجود بياورد..." راه ديگر هايده، اگرچه در سالهاي پيش از انقلاب همچنان روي صحنه ماند ولي بيشترين زمان و توان خود را در خدمت "بازار" قرار داد که بيشتر به سود و زيان مي انديشد تا به ارزشها. تجويدي که زماني به شکوه گفته بود که هر صدائي را که کشف مي کند و مي پروراند، بعدها بهره اش را به کاباره مي برد. در عين حال گناه اين انحراف را پيش از آن که بر گردن خواننده ها بگذارد، از چشم جامعه مي بيند: "جامعه بود که اين ها را به سوي کاباره مي کشانيد... من در شوراهاي موسيقي مي گفتم که حقوق اين ها را زياد کنيد تا احتياج به رفتن به کاباره نداشته باشند... ولي نکردند اين کار را... حقوق بسيار کمي مثلا 500 تومان به خواننده مي دادند، در حالي که همين خواننده وقتي به کاباره مي رفت شبي ده هزار تومان مي گرفت... گناهي نداشتند... زندگي غير از اين را اجازه نمي داد..." صداي هايده و برخي از ترانه هاي "غميادانه" او در سال هاي غربت، تسکيني در خور براي مهاجران و تبعيديان دلشکسته بوده است هايده، پس از آزاده، چند ترانه ديگر نيز از تجويدي خواند و بعد سر و کارش به کاباره افتاد، از او جدا شد و به موسيقي به اصطلاح "مردمي"، نزديکتر شد. محمد حيدري، جهانبخش پارزکي، صادق نوجوکي و انوشيروان روحاني آهنگسازان ديگري بودند که صداي رساي هايده را در اجراي ترانه هاي خود به کار گرفتند. همان قدر که اين ها در راه "مردمي" شدن به هايده ياري رسانيدند، او نيز با صداي پر جاذبه خود سبب سکه شدن کار آن ها شد! مهاجرت به "شهر فرشتگان" (لس آنجلس) پس از انقلاب کار را ديگر يکسره کرد. مهاجران مخاطب موسيقي آن قدر خسته و شکسته بودند که ديگر به ارزشها نمي انديشند و تنها "تفريح و سرگرمي" مي خواستند. سرمايه نيز در جايي به کار مي افتاد که مخاطب انبوه داشته باشد. بر بستري چنين تنيده از "تفريح و تجارت" موسيقي معروف به "لس آنجلسي" به دنيا آمد و بيشتر خوانندگان مهاجر از جمله هايده را نيز به خدمت خود درآورد. اين حرف، بدان معنا نيست که در ترانه هاي غربتي هايده هيچ گوشه با ارزش دلنوازي وجود ندارد. در وهله اول بايد به جنس صداي ناب و کمياب او انديشيد که در همه بازمانده هايش يکسان مانده است، در اين دنياي "بي صدائي" و "بد صدائي" خود، نفس ارزش است! هايده در اين هشت نه سالي که در مهاجرت به سر برد، دست کم توانست بخواند. اگر در ايران مانده بود سرنوشتي بهتر از "پريسا" و "هنگامه اخوان" پيدا نمي کرد که هنوز که هنوز است نمي توانند، آزادانه - و براي همگان - بخوانند، با آن که به دامنشان، پيرايه ابتذال نبسته اند! صداي هايده و برخي از ترانه هاي "غميادانه" او در سال هاي غربت، تسکيني در خور براي مهاجران و تبعيديان دلشکسته بوده است. هايده، سر انجام، در سال 1368 در شهر سانفرانسيسکو، به سکته قلبي درگذشت و در گورستان "وست وود" لس آنجلس به خاک سپرده شد. نقل از بي بي سي مصاحبه با آقاي مهدي ذکايي سردبير مجله جوانان در امريکا در رابطه با هايده "خانم هايده ابتدا اومده بود لندن. مدتي بعد از انقلاب اونجا زندگي کرد و کار کرد و بعد اومد آمريکا و اينجا فعاليتش رو شروع کرد. هايده شبي که در سانفرانسيسکو روي صحنه بود درگذشت. بعد از کنسرت بلافاصله دچار حمله قلبي شد و فرداي آن روز در گذشت. من فکر کنم اون موقعي که اين اتفاق براش افتاد هايده در بهترين موقعيت خوانندگي بود و هيچ کس در برابرش نبود." " و اون موقع يادمه که تمام آلبوم ها وآهنگاش گل کرده بود و روي صحنه هم موفق بود. هايده وقتي فوت کرد که در اوج بود. وقتي که رفت ، مردم خيلي خيلي متاثر شدن. براش با شکوه ترين مراسم خاکسپاري و هفت و يادبود رو برگزار کردن که در تمام سالهاي اخير چنين مراسمي براي کسي انجام نشد و جاي هايده هميشه خاليه وصدا وآهنگاش هميشه موندنيه." "چهل " "هايده وقتي فوت کرد چهل و هفت سالش بود. ما ملاقاتهايي زيادي باهم داشتيم . روحيه خيلي خيلي خوبي داشت." "ماجراي عجيب آخرين مصاحبه هايده" مهدي ذکائي : آخرين مصاحبه هايده درست يک هفته قبل از مرگش بود. يک هفته بعد که مجله در اومد دقيقاٌ يک روز بعد از مرگش بود. يکي ازعجيب ترين اتفاقاتي که قبل از مرگ هايده افتاد اين بود که آقاي حسام ابريشمي که نقاش معروفي در آمريکا است. يک طراحي براي روي جلد مجله در کنار عکس هايده انجام دادن که چشم هايده کاملاٌ روي اين طرح خيره شده بود و درمورد با اون سوال مي کرد "بعداً فهميدم که اين طرح در امريکاي جنوبي سمبل مرگه و تقريباً به شکل يک دلقک در حال رقصه. خاطراتي که از آخرين مصاحبه با هايده در ذهن دارم اينه که از کساني گلايه مي کرد که خيلي اذيتش کرده بودن. خيلي از شايعاتي که مطبوعات براش ساخته بودن دل آزرده بود. ولي گفت که دوباره روي پاهام مي ايستم و مي خوام از نو شروع کنم و بسيار فعالتر از قبل باشم و کارهام رو گسترش بدم." جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 13:0 :: نويسنده : مهدی
جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : مهدی
محمد علی فردین فرزند علی گل فردین در شانزدهم فروردین 1309شمسی در یک خانواده متوسط و اهل هنر درحوالی خیابان شهباز به دنیا آمد و در شب هیجدهم فروردین 1379خورشیدی پس از هفتاد سال زندگی درتهران فوت کرد. فردین دارای دوبردار به نامهای عباس فردین(تنی) و ایرج فردین (ناتنی) و یک
خواهر ناتنی است. فردین اهل روستای خراوات است محمد علی فردین دارای چهار فرزند (دوپسر و دو دختر )به نامهای سعید (44ساله) سیاوش (42ساله) عاطفه (40ساله)آمنه (27ساله) است و از آنها 4نوه دختری ونیز 2نوه ی پسری بجا مانده است. در ادامه باید بگویم که فردین یک ورزشکار بود او نائب قهرمان کشتی جهان در سال 1333 بود. او ابتدا از فوتبال شروع کرد نه به طور حرفه ای و پس از فوتبال به شنا ،ژیمناستیک وهالتر روی آورد و در پی یک اتفاق به کشتی روی آورد. او با اخذ مدرک دیپلم به سربازی رفت ودرجه دار نیروی هوایی شد و در سن 18سالگی ازدواج نمودکه تا پایان عمر ادامه داشت. بازیگر مورد علاقه والگوی هنری او ناصر ملک مطیعی بود. اوتوسط ناصر ملک مطیعی و با بازی درفیلم چشمه آب حیات وارد سینما ایران شد. فردین با بازی درفیلم های(فردا روشن است و فریاد نیمه شب)به کارگردانی ساموئل خاکچیان که توانست عنوان بهترین و پرفروشترین فیلم سال را ازان خود کند فردین درسال1341اولین فیلمش را تهیه وخود آن را کارگردانی کرده است.است. از فیلم های مطرح او می توان به فیلم ساحل انتظار به کارگرانی سیامک یاسمی اشاره کرد. فردین در سال1343 با بازی درفیلم آقای قرن بیستم تیپ جدیدی را وارد سینما ایران کرد. فردین در سال 1343با بازی در فیلم های چون:گنج قارون و انسان ها و مسیر رودخانه لقب مرد اول سینمای ایران را بدست آورد. او در فیلم چرخ وفلک که بازسازی شده ی یک فیلم هندی(هندی آوراره به کارگردانی وبازیگری راج کاپور بود)به کارگردانی صابر رهبر بازی کرد. در سال 1347فردین با استفاده از یک داستان هندی فیلم معروف و مشهور سلطان قلبها را کارگردانی وبازی کرد. از آن زمان به بعد به فردین لقب سلطان قلبها رادادند این فیلم در جشنواره سپاس برنده جایزه بهترین فیلم وبهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص داد. در همان سال فردین برای بازی در یک فیلم وسترن به نام وحالا روحت را به خدا بسپارکه در ایران با نام مردانه بکش به نمایش درآمد به ایتالیا رفت. نکته قابل توجه آن است که فردین در این فیلم در کنار ستارگانی مشهوری چون:فابیوتستی واتوره مانی بازی کرد و در تیتراژ نام او بالا تر از این ستارگان قراردارد.فردین پس از بازگشت از ایتالیا استودیویی به نام فرودین فیلم را تاسیس کرد. لازم به ذکر است که فردین صاحب استودیو دالیا فیلم نیز بود. ولی همیشه فیلم ها را در فرودین فیلم تهیه می کرد. فردین قبل از فیلم مردانه بکش در فیلمهای چون مردی از تهران و طوفان بر فراز پترا که هر دو در لبنان ساخته شد نقش آفرینی کرد فردین از سال 48 به تهیه کنندگی نیز پرداخت. در سال 1349به کارگردانی و بازی در سه فیلم پر فروش سال به نام های:قصر زرین-سکه شانس-یاقوت سه چشم-کوچه مردهااشاره کرد. درسال1350 فردین در فیلم همای سعادت محصول مشترک ایران وهند بازی کرد که در این فیلم با بازی در کنار ستارگان هند بر محبوبیت خود افزود. این فیلم در هندوستان با نام صبح وشام به نمایش درامد. فردین در فیلم های چون میعاد گاه خشم و راز درخت سنجد از جلال مقدم و بابا شمل از حاتمی نیز نقش آفرینی کرده است0 فیلم بابا شمل برنده جایزه دومین فیلم سال از جشنواره سپاس شد. بعد از این فردین فقط در فیلم هایی که خود تهیه کننده وکارگردان ان بود بازی می کرد. ازاین فیلم ها می توان به فیلم های چون:جهنم+من و در سال جبار سر جوخه فراری که در نوروز 1352به فروش سرسام آوری رسید. فردین درسال 1353دوباره پرکار شد و در فیلم هایی چون جوانمرد و ناجورها بازی کرد او در سال 1355 در فیلم غزل با شخصیت متفاوتی ایفا نقش نمود. آخرین فیلم اوفبل از انقلاب برفرازآسمانها بود که خود او کارگردانی وتهیه کنندگی انرا بر عهده داشت. فردین پس از انقلاب در آخرین فیلم خود ساخته ایرج قادری به نام برزخی ها ایفا نقش نمود ودر همان فیلم وداع تلخ فردین از سینما ایران به چشم می خورد. فردین بعداز انقلاب به کار فرش فروشی وسپس به کار قنادی روی آورد. فردین دوست صمیمی جهان پهلوان تختی بود و پدری مهربان برای چهار فرزند خود وحامی مستضعفان بود. اما ما خبر فوت فردین را از یک رادیو بیگانه شنیدیم.
پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : مهدی
برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید.آهنگش جالبه چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:35 :: نويسنده : مهدی
1)روش جزوه ای(مخصوص دانشجویان): در این روش شما در راه پله دانشگاه کمین کرده و مقداری برگه دستتون میگیرید و سوژه مورد نظر رو مد نظر گرفته,در این هنگام برخورد شدیدی با طرف کرده و برگه ها پخش زمین میشود و شادوماد خم میشه برگه ها رو جمع کنه و ی دل نه صد دل زیرچشی عاشق شما میشه شانس های ازدواج : دکترx, مهندس y, من و....(کمترین احتمال) 2)روش اشرف خانومی: در این روش شما به همراه اشرف خانوم و دوستان دم در نشسته و سبزی پاک میکنید, کلم خورد کرده و سرکه اضافه میکنید,پس از چند روز آنها شما را عروس گلم صدا کرده و صاحب خواستگار میشوید. شانسهای ازدواج: رضا کچل, اکبر قصاب, علی مکانیک, موری عقرب, بهزاد کلاغ من و....
3)روش پلاستیکی: در این روش شما برای خرید میوه و سبزی به بیرون رفته و کلی پلاستیک در دست خود هنگام برگشت دارید, در این هنگام یهو یکی میگه آبجی بذار کمکت کنم و ی دل نه صد دل از سر تا ته کوچه عاشقتون میشه شانسهای ازدواج: فردین, بهروز وثوق, داداش کایکو, ملوان زبل, من و... 4)روش جاده ای: در این روش لاستیک ماشین خود را پنچر کرده و کنار جاده ایستاده تا فرد مورد نظر پیداش شه بیاد کمکتون,اگه ازطرف خوشتون نیومد با اخم میگید مرسی شوهرم الان میاد عوض میکنه و یارو میره,اگ از طرف خوشتون اومد ی کلمه میگید:آخه لباستون کثیف میشه.طرف ی دل نه صد دل با این ی کلمه عاشقتون میشه. شانسهای ازدواج: در این روش شما با چهره های مختلف امکان روبرو شدن دارید اما نترسید, از قبیل:اکبر دماغ, چنگیز سیبیل, وحید گوجه, علی بربری, حسن خوشگله, سعید خیار, مجید کله, ممد گلخار, داود مایتابه, من و.... 5)روش شماره ای: در این روش شما در خیابون به پسرها آمار داده و شماره میگیرید,که من این روش رو توصیه نمی کنم شانسهای ازدواج: مجید کله, محسن پپه, حمید خیارشور, رضا کره, کریم ببعی, مهران ببو, ناصر کلم و من و..... 6)روش کوهی: در این روش شما به کوه رفته و بلند فریاد زده "من شیرینم" کجایی پس؟ شانسهای ازدواج: فرهاد تیشه باز (که جدیدا معتاد شده بهش میگن فرهاد شیشه باز)! خسرو پرویزززززز (که الان آدم شده فامیلیشو گذاشته پرویز اما ما قبلا تو محل خسرو مگس صداش میکردیم), من و... 7)روش اینترنتی: در این روش شما باید به خواستگاری این اشخاص بروید 8)روش سوسی(سوسولی): در این روش شما مانتو مشکی, شال صورتی, کفش صورتی, لاک صورتی و...باید استفاده کنید. شانسهای ازدواج: مانی پنکیک, ساسی چش قشنگ, امیر خط چش, کامی فر مژه, سامی نمکی, پلنگ صورتی, من و... 9)روش شگفت انگیز: در این روش شما از شارژ شگفت انگیز ایرانسل استفاده کرده و در قرعه کشی ایرانسل برنده یک دستگاه پورشه میشوید و صاحب میلیونها خواستگار می شوید ! شانسهای ازدواج:هرکی که فکرشو کنی به جز من!چون تا الان اگه قرار بود زنم بشی تو 8تای قبلی شده بودی نه الان که ماشین داری, لیاقت منو نداری ! ادامه مطلب ... چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:33 :: نويسنده : مهدی
نامه به يك پرايد
سلام پرايد! چهار شنبه 28 فروردين 1392برچسب:, :: 19:8 :: نويسنده : مهدی
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید-لطفا نظر بدید موضوعات
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
|||||
|